«جان ماکسول»: «تفاوت بین افراد عادی و افراد موفق در نگرش آنها نسبت به شکست است.»
راز نتیجه نامطلوب و نه شکست
چیزی به نام شکست وجود ندارد، هر چه هست نتیجه است. نتایجی که از اعمالمان میگیریم میتواند مطلوب باشد (موفقیت) یا نامطلوب (درس). نتایج نامطلوب درسهایی هستند که به ما میآموزند چگونه به موفقیت برسیم. کسانی که به نتایج نامطلوب یا به درس میرسند نشان میدهند که برای رسیدن به موفقیت چیزهایی هست که باید یاد بگیرند و یا شاید باید استراتژی و باورهای خود را برای رسیدن به موفقیت اصلاح کنند. مهمترین نکته ای که در خصوص نتایج نامطلوب وجود دارد این است که اگر از نتایج نامطلوب درس نگیریم و بدون فکر دست به تلاش مجدد بزنیم، موفق نخواهیم شد.
ادیسون برای اختراع لامپ 999 بار تلاش کرد و هر 999 بار تلاش وی به نتیجه ی نامطلوب منجر شد و وقتی برای هزار مین بار تلاش کرد، توانست لامپ را اختراع کند. خبرنگاری از او پرسید: «آقای ادیسون آیا ناراحت نیستید که 999 بار شکست خوردید.» ادیسون در جواب گفت: «من 999 بار تلاش کردم و به نتیجه ی مطلوب خود نرسیدم. اما به این نتیجه رسیدم که 999 راه وجود دارد که با آنها نمیتوان لامپ تولید کرد.»
نتایج نامطلوب درسهایی هستند که به ما می آموزند چگونه به موفقیت برسیم
وقتی به نتیجه ی نامطلوبی میرسید ناامید نشوید و تلاش های ادیسون را به یاد بیاورید و چون او امیدوارانه دست به تلاشی مجدد بزنید. نتایج نامطلوب، راهنمای شما برای رسیدن به نتایج مطلوب است. چرا که مدام در حال درس گرفتن هستید و با ادامه ی مسیر حتما به موفقیت خواهید رسید. نتایج نامطلوب تجربه هایی مفیدند که شما را به نتیجه ی مطلوب می رسانند. انسان های موفق به نتایج نامطلوب چون پلی برای رسیدن به موفقیت نگاه می کنند، نه شکست و پایان تلاش. در واقع نتایج نامطلوب به ما می گویند که چگونه به موفقیت برسیم.
به قول «ساموئل اسمایلز»: «ما از شکست ها درس می آموزیم، نه از موفقیت ها.»
شکستها پایدار نیستند بلکه موقتی اند، چرا که با درس گرفتن از آنها می توان به موفقیت رسید.
شما ناخدای کشتی زندگی تان هستید. آیا ناخدا اگر ببیند که کشتی دارد به گل می نشیند، دست روی دست می گذارد و هیچ تلاشی برای نجات کشتی اش نمی کند؟
یکی از مواردی که به ما نشان می دهد که با تسلیم نشدن میتوان به هر موفقیتی رسید، جریان راه رفتن کودکان نوپاست. حتماً کودکان را دیده اید که چگونه سعی میکنند سرپا بایستند و با اینکه بارها زمین میخورند، اما دوباره سرپا می ایستند. اگر کودکان مجدداً تلاش نکنند که بایستند، چه اتفاقی می افتد؟ هرگز نمی توانند بایستند و راه بروند. پس کودکان تلاش خود را میکنند و نهایتاً موفق میشوند. همین کودکان در سال های بعد به کمک تلاش می توانند بر روی یک طناب در ارتفاع چند متری زمین نیز راه بروند.
انسانهای موفق برای رسیدن به هدف خود، بارها و بارها شکست خورده اند و از شکست های خود درس ها گرفته اند و نهایتاً به هدف خود رسیده اند. شکستها وسیله ای برای ناامید شدن نیستند، بلکه وسیله ای برای راهنمایی ما هستند. پس بهتر است شکست را معلم خود بدانیم.
شکست ها پایدار نیستند بلکه موقتی اند، چرا که با درس گرفتن از آنها میتوان به موفقیت رسید.
این گفته ی معروف را همیشه به یاد داشته باشید که: «تقریباً همه ی موفقیت های عظیم بر پایه ی شکست بنا شده اند.»فقط دو دسته اند که هیچ گاه شکست نمیخورند و هیچگاه نیز به موفقیت نمیرسند: دسته ی اول مردگان اند و دسته دوم کسانی اند که دست به هیچ کاری نمی زنند. اگر قرار باشد در ازای هر حرکت و تلاش نتیجه دلخواه خود را در حد بالا دریافت کنیم پس تجارب لازم را چگونه کسب کنیم . آیا انسان ها به طور مادر زادی دانشمند متولد شده اند؟ کلیه افرادی که به نوعی در تاریخ برجسته شده اند سوابق طولانی در حرکت و دست به عمل زدن دارندو بار ها شاهد عدم کسب نتایج دلخواه بوده اند. افراد می توانند سلامت روح و روان خود را با میزان پشتکار و امید خود محک بزنند. و در صورت عدم انگیزه برای ادامه، آن را با کمک و یاری مشاوران تقویت نمایند.
اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید
مهارتهای زندگی، مهارتهایی هستند که برای افزایش تواناییهای روانی- اجتماعی افراد، آموزش داده می شوند و فرد را قادر می سازند که به طور مؤثر، با کشمکشهای زندگی رو به رو شود.
هدف از آموزش مهارتهای زندگی، افزایش تواناییهای روانی- اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح سلامت روانی افراد است. به طور کلی هدف از آموزش مهارتهای زندگی،ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی به بهترین شکل، گرفتن تصمیمهای صحیح، حل تعارضها و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که به خود و یا دیگران صدمه می زنند، می باشد.
ماهیت و تعریف مهارتهای زندگی، در کشورها و فرهنگهای مختلف، متفاوت میباشد، با این حال، تحقیق در زمینه برنامههای اجرا شده در مورد سلامت روانی افراد نشان میدهد در آموزش مهارتها، بر چند مهارت اصلی و اساسی تاکید بیشتری شده است از جمله :
این توانایی، به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثری در مورد مسائل زندگی، تصمیم گیری نماید. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد کارهایشان تصمیم گیری نمایند، جوانب مختلف انتخاب ها را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند، به طور مسلم در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.
این توانایی، فرد را قادر می سازد تا به طور موثرتری مسائل زندگی را حل نماید. چنانچه مسائل مهم زندگی حل نشده باقی بمانند، استرس روانی ایجاد می کنند که به آسیب جسمانی منجر می شود.
این نوع تفکر، هم به حل مساله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند با استفاده از این نوع تفکر، راه حل های مختلف مسائل و پیامدهای هر یک از آن ها بررسی می شوند. این مهارت، فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم، دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست،با سازگاری وانعطاف بیشتری به زندگی روزمره بپردازند.
تفکر نقادانه، توانایی کسب اطلاعات و تجارب می باشد. آموزش این مهارت به افراد، آنان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها و فشار گروه، مقاومت کنند و از آسیبهای ناشی از آن، در امان بمانند.
این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند از طریق ارتباط کلامی و غیرکلامی مناسب با فرهنگ جامعه، خود را نشان دهد. بدین معنی که فرد بتواند نظرها، عقاید، خواستهها، نیازها وهیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز، از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران در مواقع ضروری، از عوامل مهم برای تداوم یک رابطه سالم است.
اگر با حالت های هیجانی مانند غم، خشم و اضطراب، درست برخورد نشود این هیجان ها، تاثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی فرد خواهد گذاشت و پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت.
این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر با انسانهای دیگر کمک می کند. روابط گرم خانوادگی، به عنوان یک منبع مهم حمایت اجتماعی و قطع روابط اجتماعی ناسالم، نقش بسیار مهمی در زندگی افراد دارد.
خود آگاهی، توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات، نقاط ضعف و قدرت، خواسته ها، ترس ها و انزجارها می باشد. رشد خودآگاهی، به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این به طور معمول پیش شرط روابط بین فردی موثر و همدلانه است.
همدلی به این معنی است که فرد بتواند شرایط دیگران را، حتی تا زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتواند انسان های دیگر را حتی وقتی با آنان بسیار متفاوت است، بپذیرد و به آنان احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و منجر به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده نسبت به دیگران می شود.
این توانایی، فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوه تاثیر هیجان ها بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی در برابر هیجان های مختلف نشان دهد. اگر با حالت های هیجانی مانند غم، خشم و اضطراب، درست برخورد نشود این هیجان ها، تاثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی فرد خواهد گذاشت و پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت.
این توانایی، شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تاثیر آنها بر فرد است. شناسایی منابع استرس و نحوه تاثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیریهای خود، فشار و استرس را کاهش دهد.
آموختن و به کارگیری مهارت های زندگی، بر احساس فرد از خود و دیگران به اندازه ادراک دیگران از او اثر می گذارد. مهارت های زندگی، بر ادراک افراد از کفایت خود، اعتماد به نفس و عزت نفس، اثر دارد و بنابراین نقش مهمی در سلامت روان دارد. همراه با ارتقای سطح بهداشت روان، انگیزه فرد در مراقبت از خود و دیگران، پیشگیری از بیماری های روانی، پیشگیری از مشکلات بهداشتی و مشکلات رفتاری، افزایش می یابد.
سری به ساختمانهای تجاری شهرتان بزنید و به مغازه های لوکس آنجا نگاهی بیندازید.درباره ی هر یک از موقعیتها یی که در این مغازه ها نهفته است فکر کنید .می توانید در این باره فکر کنید که معماری که چنین ساختمانی را طراحی کرده است برای این کار پول زیادی به دست آورده است .یک ساختمان تجاری به تنهایی انعکاس دهنده ی این همه موفقیت است و شما می توانید این موفقیت را با تعداد دیگری از ساختمانهای شهرتان چند برابر کنید.
هرگز به خوشبختی دیگران غبطه نخورید .آن را تایید کنید و در مورد آن احساس خوبی داشته باشید زیرا آن ٬شاهدی است بر قابلیت تحقق آن..سپس به خود یاد آوری کنید که شما هم می توانید به موفقیت دست یابید .در هر جا که می توانید موفقیت را در آن بیابید به دنبال موفقیت بگردید.
همیشه با دیدن موفقیت احساس لذت و شادمانی بکنید ٬ چه مال شما باشد چه مال دیگران .چشمانتان را بگشایید و توجه داشته باشید که موفقیت در همه جا هست ٬در همه جا و بوفور.اگر شما بتوانید افکارتان را به روی دارامندی بگشایید ٬می تواند مال شما نیز باشد. هیچ وقت نگید هی! ما که شانس نداریم .که با همین جمله کوتاه امکان رسیدن به موفقیت را از خود سلب میکنید.
موفقیت یعنی...
موفقیت یعنی از مخروبه های شکست، کاخ پیروزی ساختن.
موفقیت یعنی از ناممکن ها، ممکن ساختن.
موفقیت یعنی همیشه جانب حق را نگاه داشتن.
موفقیت یعنی با آرامش زیستن.
موفقیت یعنی ناکامی ها را جدی نگرفتن.
موفقیت یعنی از تجارب انسان های موفق درس گرفتن.
موفقیت یعنی اشتباه را پذیرفتن و تکرار نکردن آن.
موفقیت یعنی با شرایط مخلف خود را وفق دادن.
موفقیت یعنی تکیه گاه بودن برای دیگران.
موفقیت یعنی قدردان بودن.
موفقیت یعنی خسته نشدن از مبارزه با دشواری ها.
موفقیت یعنی خندیدن به آنچه دیگران مشکل می پندارند.
موفقیت یعنی توانایی دوست داشتن.
موفقیت یعنی عاشق زندگی بودن.
موفقیت یعنی صبور بودن.
موفقیت یعنی حفظ خونسردی در شرایط دشوار.
برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی سپس با اشتیاق شروع کنی.
سال نو مبارک. با آرزوی سالی پر از موفقیت و پیروزی برای شما دوستان عزیز